آش نخورده و دهان سوخته!
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۷۲۲۹۲
فرارو- عباس عبدی؛ شنیدن خبر بازداشت مدیر یکی از سکوهای (پلتفرمها) داخلی برای برخی تعجبآور بود. برنامههایی که برای رقابت با تلگرام و واتسآپ و احتمالاً اینستاگرام و شاید توییتر حمایت شدند، چرا خودشان در اولین گامها با چنین برخوردی مواجه شدهاند؟ درک این واقعه نیازمند فهم نگاه ساختار ایران نسبت به اینترنت و محصول بعدی آن، یعنی شبکههای اجتماعی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
واقعیت این است که ساختار سیاسی در ایران از همان ابتدای آشنایی با غرب و تا کنون در برابر فنآوری و نوآوریهای رسانهای همواره موضع رد و تدافعی و سپس انحصاری و کنترلی داشته است. از روزنامه عِلّٖیهِ دولت تا توییتر. در ابتدا آن را نمیپذیرد، ولی در عمل میبیند که برای اهداف خودش خوب است، مشروط بر این که انحصاری و در اختیار کامل حکومت باشد.
در مراحل پیشرفتهتر متوجه میشود که در برخی موارد امکان انحصار وجود ندارد، در نتیجه سیاست کنترلی را ضمیمه سیاست انحصاری میکند. این فرآیند در رسانههای سنتیتر مثل رادیو، تلویزیون و مطبوعات میسر بود. ولی همان زمان هم فریادشان از رادیو بیبیسی درآمده بود که خارج از نظارت و کنترل حکومت بود و گمان میکردند که آن رادیو، انقلاب را راه انداخته است!
در مراحل پیشرفتهتر حتی کوشیدند وسایل تکثیر متن را هم کنترل کنند. چاپخانهها و حتی داشتن دستگاه زیراکس و پلیکپی و استنسیل هم مجرمانه بود، پس از انقلاب نیز مدتی داشتن دستگاه فاکس هم محدودیت داشت و بعد هم ویدیو ممنوع بود. در آخر هم اینترنت را با سرعت ۱۲۸ کیلوبایت میدادند و برای بیش از آن را باید مجوز گرفته میشد؟!
استفاده از ماهواره هم که از طریق قانون منع شده بود، به حمله کماندویی با راپل ختم گردید. داستان شبکههای مجازی و فیلترینگ و دور زدن آن را همه میدانند، آخرین آنها نیز موافقتنامه با روسیه در امنیت اطلاعات است.
پس ریشه این بحران در پیشفرض و نگاه کلی حکومت به فنآوریهای رسانهای است، که نسبت خود را با آنها دشمنانه تعریف میکند. تا این نگاه تغییر نکند، هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد. ولی این نگاه عوارض مهمی هم داشته است. به معنای دقیق فرصتها را از دست حکومت میگیرد. چون خود را سرگرم تقابل با این فنآوریها کرده و در دشمنی با آن تمام توان خود را تلف و مستهلک میکنند، و در نقطه مقابل مردمی قرار میگیرند که از این فنآوریها استقبال و استفاده میکنند، در نتیجه پس از مدتی یک شکاف بزرگ در محتوا و اثرگذاری و تعداد مخاطبان میان تولیدات حکومتی با مردم رخ میدهد، که با هیچ ترفندی قابل جبران نیست.
در پایان این مرحله شکست آنان قطعی است. ساختار رسمی برای جلوگیری از شکست میکوشد که خود را در محتوا رقابتیتر عمل کند، غافل از اینکه رسانهها به طور عام، و رسانههای جدید، فنآوری خنثایی نیستند. به عبارت دیگر نمیتوان چند شبکه تلویزیونی داشت و همزمان در آنها به سخنرانیهای تکراری و ملالآور پرداخت و انتظار داشت که مردم هم از آن استقبال کنند.
این برنامه متناسب منبر و مسجد است و نه تلویزیون. در نتیجه برای جلب مخاطب از برنامههای مشهور تلویزیونی دنبالهروی میکنند. بخش عمدهای از برنامههای بظاهر موفق آنان نسخهبرداری از برنامههای مشهور جهانی است. ولی توجه ندارند که این مغایر با اهداف ارزشی آنان است و نمیتوان با ذکر نام خدا و کلمات مذهبی و درود گفتن به شهدا و بستن یقه پیراهن و رعایت نسبی حجاب، ماهیت برنامه تلویزیونی را تغییر داد.
از سوی دیگر تا هنگامی که این رسانهها دولتی هستند و درگیر سود و زیان نیستند و از خوان بیدریغ بودجه ملت ارتزاق، و میان خود حقوق کلان توزیع میکنند، به همین مسیر خود ادامه میدهند. حتی اگر مخاطبان موثر آنها به زیر ۵ درصد هم برسد، باکی ندارند. هر سال بودجههای خود را افزایش میدهند و مخاطبان آنان نه مردم که نمایندگان مجلس و اعضای دولت و مقامات حکومتی هستند.
ولی هنگامی که این رسانهها بخواهند خصوصی شوند و از رانت کافی بیبهره باشند یا از رانتی استفاده نکنند، مجبور میشوند به قواعد بازی رسانه تن بدهند و این قواعد قطعاً آن چیزی نیست که مطابق میل ساختار رسمی و ارزشهای تبلیغ شده آن باشد. برخورد با سکوهای اجتماعی نیز در ذیل این واقعیت قابل درک است.
سکوهای اجتماعی مبتنی بر حضور آزادانه افراد و استفادهکنندگان است. نمیتوان هر روز به کسی تذکر داد که این را ننویس، آن را منتشر نکن، فلان مطلب را فوروارد نکن. حتماً در میان این موارد چیزهای بدی هم وجود دارد و این موارد در همه جا هست، ولی مگر میتوان همه را کنترل و منع کرد؟ شیوههای کنترل و مهار آنها نیز قواعد خاص خود را دارد و با ابزارهای قدرت و حکومت و بازداشت و تهدید سازگاری ندارد و چه بسا نتیجه معکوس داشته باشد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: فیلترینگ پیام رسان داخلی قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل رسانه ها فن آوری آوری ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۷۲۲۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رادیو یعنی گرما صمیمیت و درک هستی
سعید بارانی خودش را برای «قاب کوچک» اینگونه معرفی میکند: از سال۷۸کارگویندگی را شروع کردم. از برنامههای شاخص میتوانم به برنامه «خانه فرهنگ» رادیو تهران، بخش شامگاهی چهارشنبههای رادیو پیام «پل مدیریت»، رادیو تهران برنامه «خانه ما»، «خانواده تهرانی»، آرم و آنونسهای شبکهها اشاره کنم.از گمگشتگی تا درک و یافتن
وی در ادامه با ارائه تعریفی از رادیو میگوید: رادیو با نگاه بیرونی و گاه با نگاهی کاملا درونی به جزئیات درونی علم فرو میرود و تلاش میکند تا گمگشتگیها را تبدیل به یافتن و درک دقیقتر کند. برخی بر این باورند که رسانه در دنیای مدرن ساحتی از اندیشه است. در این صورت، این ساحت الزامات و مبانی ویژه خود را دارد که میتوان بزرگترین ویژگی آن را تأثیرگذاری و جهتدهی دانست. گوناگونی رسانهها، گسترش هرروزه آنها و بهطور کلی جایگاه رسانهها و بهخصوص رادیو در تنویر افکار، ایجاد فضایی برای تضارب آرا و همچنین اهمیتی که رسانههای گروهی در ارتقای سطح آگاهی و تعالی فرهنگ و دانش عمومی دارند را نمیتوان نادیده گرفت.بیگمان رادیو یکی از مهمترین عوامل فرهنگی در دنیای مدرن است که بر پیچیدگی آن نیز افزوده و ساحات شناخت و معرفت را نیز غامضتر کرده است. برخی رادیو را از نشانههای پویایی، تحرک توسعه و بسط فرهنگی هر جامعهای در گسترش ساحت شناختی آن میدانند. در کل رادیو یعنی گرما، بودن، صمیمیت و درک هستی...
بارانی با بیان مهمترین ویژگی و شاخصه گوینده رادیویی میافزاید: گویندگی به مفهوم امروزی آن، واژه نسبتا جدیدی است که با پیدایش و گسترش «رادیو» ازحدود۷۰سال پیش به فرهنگ واژگان فارسی افزوده شد. در لغتنامهها و فرهنگهای گذشته گویندگی را به معنی سخنگویی، نطق، خوانندگی، قوالی، قصهگویی، سرایندگی، شاعری و...آوردهاند؛امری که درنوشتههای ادبی و متنهای کهن شعر و نثر و فرهنگ فارسیزبانان جامعه ایرانی بیش از هزار سال با همین معانی رواج داشته است. گویندگی در کاربرد حرفهای و امروزی آن، عبارت است از: فرآیند تبدیل اندیشه شفاهی یا مکتوب به کلام و سخن مفهوم و انتقال آن به مخاطب، به صورتی هنرمندانه.
اهمیت تمرین و آموزش در گویندگی
وی ادامه میدهد: امروزه گویندگی، بهویژه در دنیای ارتباطات و رسانهها، بهعنوان حرفهای جذاب مورد توجه و تحسین است و همراه با رشتههای مشابهی همچون گزارشگری، بازیگری، دوبلاژ و اجرا، توجه بخش بزرگی از مخاطبان مراکز رادیویی و تلویزیونی را به خود جلب کرده و گویندگان توانا و خوشصدا سالها بهعنوان شخصیتهایی محبوب مورد احترام و توجه مخاطبان رسانهها بودهاند. میتوان شاید و باید مهمترین ویژگی و شاخصه گویندگی در رادیو را، صدای فونیک و رادیوفونیک دانست که با شنیدنش لذت شنوای شما تحریک میشود.گوینده باسابقه رادیو تهران با بیان پیشنهادهایی به علاقهمندان حرفه گویندگی عنوان میکند: با وجود آنکه موارد متعددی مانند جنس صدا و... امری ژنتیکی و خدادادی از نکات قوت یک گوینده بهحساب میآید اما فنبیان، سبک گویندگی و چگونگی سخن گفتن یک گوینده، مهارتهایی هستند که دراثر تمرین و آموزش بهدست میآیند و تقویت میشوند. به نظر من پشتکار، تمرین وهمچنین تمرکز مهمترین مواردی هستندکه باید قبل از ورود به این حرفه مدنظرقرار بگیرند.
بارانی در پاسخ به این پرسش که چشمانداز رادیو را چطور میبینید؟ میافزاید: یکی از پیامدهای تحولات شگرف فناوری، تغییر مصادیق انواع رسانههاست، مثلا شکل ظاهری آنچه روزگاری رادیو خوانده میشد و در شکل نمایشی از آن دیده میشود، با شکل امروزین رادیو که در گوشیهای همراه و حتی یخچالها ظاهر میشود، کاملا متفاوت است. رادیو همزمان با گذر از فناوری آنالوگ و ورود به عصر دیجیتال، خود را بازتعریف کرد و با ساختاردهی مجدد خود از رسانهای که زمانی خبر و سرگرمی را صرفا به شکل صوتی منتقل میکرد، به رسانهای تبدیل شد که محتوای چندرسانهای در دسترس مخاطبان قرار میدهد. همچنین مفهوم برنامه رادیویی، محتوای رادیویی و فرمت این محتوا کاملا دگرگون شده است.
شکلگیری مفهوم جدیدی از رسانه
وی بیان میکند: پادکست، نوعی برنامهسازی رادیویی یا نوعی رادیوی امروزین است. همچنین رادیوهای تصویری یا ترکیب تصویر و متن با رادیو و اطلاعاتی که از طریق رادیو به مخاطب داده میشود، مفهوم رادیو را از رسانههای صرفا صوتی خارج کرده و میتوان اینگونه گفت که چه در فرم، چه محتوا و با ظهور رسانههای اجتماعی باعث شده که مفهوم تازهای از رسانه جمعی ــ اجتماعی شکل بگیرد که ظهور و ترکیب جدیدی از رسانههای سنتی، جمعی و رسانههای مدرن اجتماعی است. در نتیجه مفهوم دیگری را پیشبینی میکنم که اوج همگرایی فرم و محتوا خواهد بود و میتوان به آن رسانه همراه جهانی نام داد.
وی در پایان با اشاره به حقوق اساسی مخاطب میافزاید: به نظر من یکی از حقوق اساسی مخاطب آن است که همواره جایی برای مخاطب درنظر بگیریم و بگذاریم او خود محتوا را تکمیل کند. شهروندنگاری و تولید محصول، یکی ازمصادیق این اصل است که فراتر از آن در هر محصول حرفهایی توسط رسانهنگاران و حرفهایی متعلق به رسانه مطرح است که باید جای مخاطب و کاربر محفوظ باشد. تمام حقوق فقط برای ناشر یا رسانه محفوظ نیست، بلکه برای مخاطب هم محفوظ است...امیدوارم در سال پیش رو تحولی عظیم را شاهد باشیم در عرصه تولید، محتوا و سلامت روان کارمندان.